قاعده لطف از قواعد کلامی است که متکلمان به آن، بر وجود و لزوم معصوم استدلال می کنند. و این بدان معنی است که خداوند، زمینه نزدیکی انسان به طاعت و دوری او را از معصیت، فراهم می کند، اما نه به گونه ای که به حد اجبار برسد. شیخ مفید در پاسخ از این پرسش که دلیل بر وجود امام زمان (ع) چیست؟ به قاعده لطف استناد می کند و می نویسد: وجود امام معصوم و حجت حق، در هر زمان لازم و این وجود معصوم، لطف است و لطف، همیشه بر خدا لازم است.
خواجه نصیرالادین طوسی (در اول بحث امامت تجرید الاعتقاد، ص 222) می نویسد: نزد عقلا، معلوم است که انحصار لطف الهی در تعیین امام است. وجود امام لطفل است و تصرف او در مسائل اجتماعی، لطفی دیگر و غیبت امام، مربوط به ما می شود.
پس وجود امام (ع) لطف است. سید مرتضی در رساله غیبت می گوید: «وجود حضرت در پرده غیبت نیز لطف است؛ زیرا شیعیان با اعتقاد به وجود حضرت ... در ارتکاب کار زشت، هراسی از حضرت دارند...»
«وجود امام، لطف است و تصرف او در امور، لطف دیگر، خداوند به ایجاد امام، به لطف خود جامعه عمل پوشاند و فردی را که برای اداره جامعه لازم است آفرید و حجت را بر مردم تمام کرد، تا اگر شایسته بودند، از وجودش بهره ببرند و بسط ید امام، لطف دیگری است که به کوشش ما مربوط می شود. تقویت قدرت امام در مواردی، در توان ماست. بنابراین، ما مکلف به آن هستیم و قدرت نداشتن امام را باید از چشم خود ببینیم.»
منبع:
موعودنامه(فرهنگ الفبایی مهدویت)/مجتبی تونه ای/ص603
نظرات شما عزیزان: